فرقي نميکند در يک سازمان مشغول کار باشيد، دانشجو باشيد يا در خانواده نقشي را برعهده داشته باشيد. همه جا شما مشغول انجام کارهايي هستيد که خروجيهايي دارند. عملکرد چيست؟ خروجي کار شما! و هر جا خروجي وجود داشته باشد بحث سنجش و ارزيابي آن هم پيش ميآيد: ارزيابي عملکرد، سنجش ميزان فاصلهي اين خروجيها است با هدفها و بايدها (وضعيت واقعي در برابر وضعيتي که بايد به وجود ميآمده.)
من اينجا خيلي با روش سنجش عملکرد کاري ندارم. ميخواهم به شما نشان بدهم که عملکرد از چه اجزايي تشکيل ميشود تا بتوانيد با تغيير آنها، عملکرد خودتان را بهبود بخشيد. اينجا ما سه فرمول ساده داريم:
عملکرد = توانايي × انگيزش (به معناي تلاش)
در اين فرمول داريم:
توانايي = استعداد × آموزش × منابع
انگيزش = تمايل × تعهد
جالب است که از اجزاي عملکرد، تنها دو عامل از دست ما بيرون است: استعداد و منابع؛ و ساير اجزا، تا حدود زيادي در اختيار خود ماست. هر چند تمايل را ممکن است بتوان به عوامل انگيزشي سازمان نيز مرتبط کرد، اما به نظرم اگر واقعا کارمان را دوست داشته باشيم تمايل هم خود به خود پديد ميآيد. تعهد هم کاملا يک موضوع اخلاقي است. ميماند آموزش که به نظر ميرسد مهمترين شاخص بهبود عملکرد انسان باشد: ياد گرفتن!
خيلي وقتها فکر ميکنم که بزرگترين دليل عملکرد ضعيف من در بخشهايي از زندگي کاريام ندانستن است و بس! من نميدانم که چطور بايد کاري را انجام داد، تئوري مربوط به موضوعي را نميدانم، کارفرما از من انتظاري دارد که يا بلد نيستم انجام بدهماش و يا بدتر از آن اصلا آن موضوع را نشنيدهام! و … اين اواخر براي کاري مشغول جمعآوري ليستي از دانشهاي مورد نياز يک مشاور مديريت بودهام و مدام دراين حيرت که: تا بدين جا رسيد دانش من / که بدانم همي که نادانم!
براي بهبود عملکردمان چارهاي نداريم جز اينکه ياد بگيريم و ياد بدهيم، کتاب و مجله و مقاله مرتبط با کارمان را بخوانيم واز اينترنت به جاي گودربازي (رونوشت به خودم) استفادهي مفيد بکنيم. اين عمليترين راهحل بهبود عملکرد ما در زندگيمان است. خلاصه اينکه بايد ياد بگيريم تا بهروز باشيم!
2 پاسخ به “فرمولهاي سازندهي عملکرد انسانها”
نگو پانتهآ جان. شما چرا؟ (جدا کاش يک ذره از اعتماد به نفس بعضيها را ماها داشتيم!)
مال من احتمالاً یکیش صفره که نتیجه اینطوری درخشانه 🙁