نوشته: پاتريك جي. اسكرت / ترجمه: علي نعمتي شهاب
ساعتهاي طولاني كه هر هفته كار ميكنيد ممكن است براي سازمان شما خوب باشد، ولي براي مغزتان خيلي خوب نيست. براساس تحقيقي طولاني مدتي كه بر روي كاركنان بريتانيايي انجام شده، كار بيش از اندازه ميتواند فرايند ضعيف شدن حافظه و توانايي تفكر به علت پيري را تسريع كند.
پيش از آن در سال 1985 محققات تحقيقي تحت عنوان Whitehall II را آغاز كردند كه تأثير كار، طبقه اجتماعي، عوامل روانشناختي و سبك زندگي را بر گسترش ابتلا به بيماريهاي مزمن در ميان هزاران مرد و زن شاغل در 20 دفتر خدمات شهري لندن بررسي ميكرد. بين سالهاي 1997 تا 1999 و بين سالهاي 2002 تا 2004، تعداد 2214 نفر از داوطلبان آزمايشهاي طراحي شده براي اندازهگيري كاركرد قوه تشخيص (Cognitive Function) را گذراندند. آزمايشها شامل ارزيابي حافظه شفاهي و مهارتهاي گفتاري، هوش سيال (Fluid Intelligence) ـ كه با حافظه كوتاه مدت، تفكر انتزاعي، خلاقيت و حل مسئله مرتبط است ـ و هوش كريستال شده (Crystallized Intelligence) ـ دانش انباشته شده در طول زندگي كه از آموزش، كار كردن و تجربيات فرهنگي به دست ميآيند ـ بود. هوش سيال با افزايش سن، بيماري يا جراحت تحت تأثير قرار ميگيرد؛ در حالي كه هوش كريستال شده در سنين 60 و 70 سالگي رو به افزايش ميگذارد و تا 80 سالگي هم شروتع به كاهش نميكند.
در مقايسه با شركتكنندگاني كه 40 ساعت يا كمتر در هفته كار كرده بودند، كساني كه بيشتر از 55 ساعت در هفته كار كردند نمرات كمتري در آزمايشهاي لغتشناسي (Vocabulary) در آزمايشهاي اوليه و انتهاي دوره به دست آوردند. آنها همچنين در آزمايش دوم كاهش بيشتري را در هوش سيال نسبت به آزمايش اول از خود نشان دادند. اين رابطه حتي با بررسيهاي بيشتر روي عوامل تأثيرگذار بر قوه تشخيص ـ مانند: تحصيلات، شغل، بيماري، استرس، خواب و … ـ به شدت تقويت شد.
اين مطالعه اخطاري در مورد كار زياد نداد و اين را هم ثابت نكرد كه كار زياد براي مغز بد است. انحرافات بسيار زيادي در امتياز به دست آمده در هر گروه وجود داشت ـ بعضي از افراد كه ساعتهاي زيادي كار ميكردند در آزمايشها به شكل وحشتناكي خوب بودند، در حالي كه برخي از افرادي كه در گروه 40 ساعت كار و كمتر قرار داشتند نتايج نااميدكنندهاي داشتند. نتيجه اين تحقيق كشف وجود رابطهاي ميان كار بيش از حد و كاركرد قوه تشخيص آدمي بود كه البته يك رابطه علت و معلولي نيست. امكان دارد نتايج اين تحقيق دلخواه كساني كه زياد كار ميكنند نباشد و اين موضوع بر كسب امتيازهاي پايين توسط اين افراد در آزمايشهاي مورد استفاده براي سنجش قوه شناختي تأثير بگذارد. محققان يك توضيح احتمالي ديگر براي نتايج اين تحقيق دارند و آن اينكه افرادي توانايي تفكر پاييني دارند، زمان بيشتر براي تكميل كارشان صرف ميكنند و در نتيجه به زمان بيشتري نيز نيازمند هستند.
اجازه دهيد فرض كنيم كه چيزي در مورد كار زياد وجود دارد كه ميتواند مشكلاتي را در آينده براي مغز ايجاد كند. اين تأثير كوچك و احتمالا غيرقابل اجتناب است. كار زياد ميتواند از دو راه اصلي به مغز و بدن ضرر برساند: افزايش استرس و با جايگزين شدن ورزش كردن، غذاهاي سالم و ساير رفتارهاي خوب. اگر شما زياد كار كردن را سودمند و نيروبخش مييابيد و آن را جايگزين روابط خود با ديگران نميكنيد، زياد كار كردن احتمالا ميتواند براي مغز شما مفيد باشد. اگر كار براي شما طاقتفرسا است و مزاحم خواب شما ميشود و شما را مجبور ميكند تفريح را كنار بگذاريد، توجه به سلامت رواني، فيزيكي و احساسيتان ميتواند به هشياري مغز شما براي در زماني كه سنتان بالا ميرود كمك كند.
4 راه براي هشيار كردن مغزتان عبارتند از:
- ورزش كردن: اين براي مغزتان همانند بدتان مفيد است.
- خودتان را از استرس آزاد كنيد: اينكه هر روز 10 دقيقه ساكت در گوشهاي بنشينيد يا از تكنيكهاي ريلكس شدن استفاده كنيد، ميتواند به از بين بردن استرس ـ چيزي كه براي مغز بسيار مضر است ـ كمك كند. اين كار همچنين راه خوبي است براي اعمال كنترل بيشتر بر زندگيتان.
- ارتباط با خانواده و دوستان: روابط انساني ميتواند به حفظ سلامت رواني و فيزيكي كمك كنند.
- كار متفاوتي انجام دهيد: كارتان را كنار نگذاريد، چرا كه اين ميتواند يك تغيير فريبدهنده باشد. قايقسواري كنيد، درس پيانو بگيريد، به يك دانشآموز درس دهيد، همزمان با ناهار شطرنج بازي كنيد و كارهاي ديگري از اين قبيل.
زمان استراحتي كه به خود ميدهيد شما را دوباره سرشار از انرژي ميسازد و ميتواند براي كارتان هم مفيد باشد!
پ.ن. رونوشت به خودم!
2 پاسخ به “از مغزتان بيش از اندازه كار نكشيد”
شاید مثل دلفانی: http://shayanelhami.blogspot.com/2010/11/blog-post_29.html
[…] This post was mentioned on Twitter by knil and lord386, Mehrdad ♠. Mehrdad ♠ said: از مغزتان بيش از اندازه كار نكشيد « گزاره ها http://icio.us/Btbe6n […]