يکي از دسته موضوعات اصلي اين وبلاگ و البته موضوعات مورد علاقهي من، کار حرفهاي است. اينکه شما هر جا که کار بکنيد، به صورت عمومي و فارغ از ويژگيهاي محل کارتان نيازمند رعايت برخي اصول اوليه هستيد تا بشود بهعنوان يک آدم حرفهاي شما را شناخت. اما يک سؤال خوب اين است که اصلا حرفهاي بودن يعني چه؟ پاسخ اين سؤال را خانم فيونا چرنياوسکا در اين مقالهي خواندني دادهاند که خلاصهي آن را با هم مرور ميکنيم:
اغلب تعاريف، حرفهاي بودن را تنها به صورت تصدي يک شغل مينگرند:
- داشتن دانش تخصصي منحصر به فردي که توسط آموزش ايجاد شده است.
- فردي که مسئوليت ايجاد اطمينان نسبت به کاربرد دانش ـ و هر جا که لازم بود ـ اصول اخلاقي را برعهده دارد.
اما آيا اين تعاريف کامل هستند؟ خير. مهمترين اشکال اين تعاريف اين است که در بسياري از حوزههاي کاري از جمله در مشاوره، حوزههاي دانشي مشخصي که بتوان گفت فرد با فرا گرفتن آنها، ديگر نيازي به ياد گرفتن چيز جديدي ندارد، وجود ندارد. بهويژه اينکه خيلي از مشاغل، اصلا با توليد دانش و ايدههاي جديد سر و کار دارند. بنابراين بايد تعريف جامعتري براي حرفهاي بودن يافت.
از نظر خانم فيونا حرفهاي بودن سه جنبه دارد:
اول ـ همان تعريف عام حرفهاي بودن به معناي تصدي يک شغل: مثلا تعريف ويکيپديا را ببينيد: يک حرفه، موقعيتي است که با آموزشهاي تخصصي (با هدف فراهم آوردن توانايي ارايهي مشاوره و خدمات به ديگران در قبال دريافت يک دستمزد مشخص ـ و فارغ از ديگر منافع شغلي ـ)، به دست ميآيد.”
دوم ـ حرفهاي بودن بهعنوان يک سبک (Style): ديکشنري بيزينس حرفهاي بودن را اينگونه تعريف ميکند: “مراقبت دقيق از خود براي داشتن رفتار متواضعانه و صادقانه و مسئوليتپذيري در قبال مشتريان و همکاران همراه با رعايت بالاترين سطوح انتظارات تجاري و قانوني.”
سوم ـ تعريف شخصی خانم فیونا: “حرفهاي بودن يعني انجام بهترين کاري که ميتوانيد، وقتي که علاقهاي به کارتان نداريد.” تمام مشکلات به جاي خود؛ يک آدم حرفهاي هميشه بهترين و عاليترين خروجي را توليد ميکند.
پ.ن. تعريف سه از نظر من هم کاملترين تعريف است!