نويسنده: ماکيل واتکينز؛ مترجم: علي نعمتي شهاب
آيا متفكران بزرگ استراتژيك به دنيا ميآيند يا ساخته ميشوند؟ پاسخ هر دو سؤال آري است: آري آدمها در بخشي از طيف استعداد ذاتي قرار ميگيرند و آري، شما ميتوانيد اين استعداد را توسعه دهيد. اما چگونه؟
روشهاي تقويت توانايي تفكر استراتژيك شامل موارد زير هستند:
- غرق شدن در موضوع: غرق شدن كامل در موضوع بهترين راه براي ياد گرفتن يك زبان جديد است. اين روش، بهترين راه براي سنجيدن محيطهاي پيچيده كسب و كار نيز هست. غرق شدن در موضوع ضروري است؛ چرا كه افراد نيازمند “زمان قابل توجهي براي “خيس خوردن (Soak Time)” در يك محيط هستند تا بتوانند مدلهاي قدرتمندي را بسازند. اين بينش همچنين خطرهاي جابهجايي افراد از از سازماني به سازمان ديگر و از شغلي به شغل ديگر را پررنگ ميكند؛ چرا كه هيچ زماني براي تسلط يافتن بر هسته پوياي يك كسب و كار جديد وجود نخواهد داشت.
- شاگردي كردن: مانند بسياري از هنرها، يكي از بهترين راههاي ياد گرفتن اينكه چطور به شكل استراتژيك بينديشيم، همکاري نزديك با اساتيد اين هنر در روابطي همانند رابطهي شاگردي است. چنين رويكردي، محيط كمخطري را فراهم ميكند كه در آن افراد تازهكار ميتوانند كار افراد پرتجربه و حرفهاي را را ببينند و از آن ياد بگيرند و از اين راه، روش خاص تفكر خود را به دست آورند.
- شبيهسازي: نرمافزارهاي شبيهساز كسب و كار، ابزار بسياري مناسبي براي توسعه بينش افراد نسبت به روابط ميان متغيرهايي كه عملكرد سازمان را تحت تأثير خود قرار ميدهند است. آنها محيطي را پديد ميآورند كه در آنها “پيچيدگي، قابل مديريت” است. بدين ترتيب در اين نرمافزارها، مديران ميتوانند تجربياتي ايمن و بدون خطر را كسب كنند و از اين طريق، ديدگاه خوبي را نسبت به روابط علّي و معلولي به دست آورند. در محيطهاي شبيه سازي شده برخلاف دنياي واقعي اگر در بار اول جواب نگرفتيد، ميتوانيد همه چيز را به جاي اولاش برگردانيد و از اول شروع كنيد.
- ياد گرفتن نظريهي بازيها: نظريهي بازيها مطالعه “بازيهايي” است كه در آنها بازيگران هوشمند با منافعي متضاد ميتوانند حركتهايي را به جلو و عليه منافع ديگران انجام دهند كه به يك پيامد (Pay-off) ختم ميشود. فرار كردن از نظريهي بازيها كار بسيار آساني و قابل توجيهي است؛ چرا كه اين نظريه مملو است از جزئيات رياضيواري كه بسياري از آنها نميتوانند در موقعيتهاي دنياي واقعي به كار برده شوند. اما روشهاي بسيار مناسبي نيز در اين نظريه براي تحليل موقعيتها و اينكه چطور بايد با هر يك روبرو شويد، وجود دارند.
- آموزش مبتني بر مطالعات موردي: شما ميتوانيد سرعت توسعهي تفكر استراتژيكتان را با قرار دادن خود در معرض طيف گستردهاي از موارد (Case) واقعي افزايش دهيد و به خودتان اجازه بدهيد به تجربيات واكنش نشان دهيد تا بتوانيد از اين طريق درسهاي جديدي را ياد بگيريد. تحقيقات پيشنهاد ميكنند که اين روش برخورد با عصارهي واقعيتها به صورت خاص وقتي بسيار مفيد است كه چند موقعيت واقعي مشابه كه داراي تفاوتهاي اندكي با هم هستند (و اين تفاوتهاي اندك نتايج بسيار متفاوتي را پديد آوردهالند) با يكديگر مقايسه شوند.
- شكلدهي دوباره به ديدگاهها: اين اصطلاح از نظر لغوي به معني انجام تمريناتي است كه عادتهاي جديدي را براي ذهن به وجود ميآورند. يك مثال خوب تمرين “رفتن به بالكن” است كه توسط ويليام اوري توسعه داده شده است. وي به مذاكرهكنندگان توصيه ميكند خود را تحت نظم و ترتيب درآورند ـ بدون توجه به اينكه مذاكرات چقدر طولاني و سخت هستند ـ و اينكه به صورت ادواري يك قدم به عقب برگردند و “به بالكن بروند” تا بفهمند كه چه اتفاقي افتاده است و چرا و براساس اين ديدگاه، استراتژيهاي جديدي را به كار بگيرند. اين كار، روشي مناسب براي توسعه توانايي خودتان براي حركت در سطوح مختلف تجريد (Abstraction) است. مثال ديگر، مثال معماري است كه در آن هر زماني كه شما وارد يك ساختمان يا فضاي دفتري جديد ميشويد، به اين فكر ميكنيد كه چگونه بايد فضاي موجود را تغيير دهيد تا آن را محيط جذابتري براي كار يا زندگيتان سازيد. اين تمرين بهويژه براي توسعه توانايي تخيل (Visioning) بسيار مناسب است.
پ.ن. مدتی است به انتشار مجموعه ترجمههای منتشر شده در این وبلاگ همراه با مجموعهی مشابهی از مقالات مربوط به کار حرفهای و بهرهوری شغلی که ترجمه کردهام (و هنوز اینجا منتشر نشده) در قالب کتاب فکر میکنم. با توجه به استقبالی که از برخی از این مقالات روی وب شده (از جمله آمار هیت فید و خود وبلاگ یا کپی پیستهایی که در سطح وب شدهاند!)، به نظرم اینطوری افراد بیشتری میتوانند از این مقالات استفاده کنند. مشخصتر بگویم دنبال ناشر میگردم. اگر کسی از خوانندگان محترم این وبلاگ میتواند در این زمینه به من کمک کند، لطفا از طریق پست الکترونیکی من به نشانی gozareha@gmail.com یا صفحهی تماس با من در این زمینه به من اطلاع دهد. پیشاپیش متشکرم.
5 پاسخ به “چگونه به صورت استراتژيك فكر كنيم؟”
ممنون
🙂
درود
این خوب بود. ممنون
ممنون از تذکرات بهجايتان. ولي در مطالعهي ترجمههاي من توجه بفرماييد که من ترجمهي آزاد انجام ميدهم و لزوما همهي متن را ترجمه نميکنم. دلايل خاص خودم را دارم که مفصل است و در اين مختصر نميگنجد. موفق باشيد.
مطلب بسیار عالی بود.امروزه استراژیست ها هستند که دنیا رو مدیریت میکنند نه سیاستمدارها.
بهترین توصیف برای اونها اینکه در کوتاهترین لحظه بهترین انتخاب رو میکنند
مقاله بسیار جالب و انتخاب خوبی بود. ممنون از معرفی و ترجمه آن. من نگاهی به منبع هم انداختم (راستش چون چندجا ترجمه مبهم بود) نکاتی را که به نظرم رسید ذکر می کنم:
1- در بند یک به جای «موضوع» و نیز «جامعه» استفاده از «محیط» شاید گویاتر باشد. ضمن اینکه قبل از «این بینش همچنین …» عبارت « به پرورش استعداد افراد حرفه ای هم توجه کنید:» جا افتاده است.
2- در بند پنج جمله اول فعل «افزایش دهید» جا افتاده.
3- ارجاع هایی که درون آن متن بود اینجا نیاورده اید (مثل ارجاع به مثالی از نرم افزارهای شبیه سازی). دلیل خاصی دارد؟
4- در کل به نظرم متن سریع ترجمه شده!