“کار مزخرف! بهدرد نخور! اه اه اه!”
“اينم شد کار آخه؟ بشينم خونه بهتره.”
اين عبارتها آشنا هستند؛ نه!؟ اغلب ما وقتي با شغلمان مشکل پيدا ميکنيم، معمولا غرهايمان را در اين قالبها بر سر ديگران ميزنيم! 😉
قبلتر در اين وبلاگ به مدل سنجش کيفيت زندگي کاري Vault پرداختهام. اين مدل به ويژگيهاي مثبتي ميپردازد که يک شغل و يک محيط کاري بايد براي انسانها فراهم کنند. خوب شايد اين سؤال طبيعي باشد که ويژگيهاي يک شغل بد چيست؟
در تحقيق جالبي که توسط محققان دانشگاه ملي استراليا در کانبرا انجام شده است، 5 ويژگي يا نشانهي يک شغل بد از نظر روانشناختي شناسايي شده است:
- انتظار بسيار بالا از فرد؛
- پايين بودن آزادي عمل و کنترل فرد روي کار خود؛
- فشار کاري بالا؛
- عدم توازن ميان تلاش فرد و حقوق و دستمزد و پاداشها؛
- عدم امنيت شغلي.
نشانههاي آشنايي است؛ نه!؟ بنابر عقيدهي محققان، اين عوامل ريشههاي اصلي افت کيفيت سلامت رواني کار بهحساب ميآيند.
شناخت اين 5 عامل دو سويه دارد:
- تصميمگيري من کارمند / کارشناس در مورد اينکه آيا نگهداشتن اين شغل به مشکلات روحي ـ رواني که براي من ايجاد کرده، ميارزد؟
- توجه مديران به اينکه خواسته يا ناخواسته دارند چه بلايي بر سر کارکنانشان ميآورند. هر چند خيلي وقتها مديران، وقتي که فرد توانمندي مجموعهشان را ترک کرد دنبال ريشههاي موضوع ميگردند!
اما جالب است بدانيد موضوع اصلي اين تحقيق چيز ديگري بوده است. اين تحقيق براي اين انجام شده که مشخص شود آيا صرفِ داشتن کار در مقايسه با بيکاري باعث سلامت رواني فرد ميشود يا خير؟ نتيجه: خير! لزوما افراد شاغل نسبت به افراد بيکار سلامت رواني بالاتري ندارند. در واقع بايد اين ديدگاه کليشهاي اين طور اصلاح شود که: “افراد شاغلي که شغل مناسبي از نظر کيفيت روانشناختي کار دارند، در مقايسه با بيکاران سلامت رواني بيشتري دارند.”
پ.ن. باز هم تأخير! لينکهاي هفته به دليل درگيريهاي شغلي و شخصي من در آخر هفته، شنبه شب.
2 پاسخ به “5 نشانهي يک شغل بد از نظر روانشناختي”
ممنونم. بههمچنين. چشم. 🙂
سلام علی جان از اینکه با شما در سمینار آشنا شدم خرسندم
و از مطالب وبتان تا جایی که مطالعه کردم لذت بردم و از ابن به بعد پیگیر مطالبت هستم
وب زیبات رو لینک کردم
به ما هم سر بزن
شاد باشی