اين همه غر زدهام و ميزنم که چقدر خودم و ديگران منطقي استدلال و عمل ميکنيم. ترجمهي اين هفته، اين يک راهحل کوتاه در اين زمينه است؛ با تشكر ويژه از بند شمارهي 6!
نويسنده: جيمز دي. ميلر؛ ترجمهي: علي نعمتي شهاب
“کمتر نادرست” يک وبلاگ اجتماعي است که هدف آن “تصحيح هنر منطقي بودن آدمي” است. اين وبلاگ توسط نظريهپرداز هوش مصنوعي اليزر يادکوفسکي هدايت ميشود.
اخيرا بنياد خيريهاي که يادکوفسکي بنيانگذاري کرده است 1/1 ميليون دلار از پيتر تيل دريافت کرد و در همين راستا يادکوفسکي سخنراني را در مورد منطق آدمي در صندوق سرمايهگذاري مشاع تيل انجام داد. او در اين سخنراني به اين موضوع پرداخت که چگونه انسان ميتواند ياد بگيرد تا منطقيتر باشد:
1- از خودتان بپرسيد چه شواهدي ميتواند باعث تغيير عقيدهي شما شود: افراد هوشمند ميتوانند بهسادگي دلايلي را براي پشتيباني از ديدگاههايشان پيدا کنند؛ بنابراين بررسي صرف اينکه چرا چيزي را باور داريد، براي کنار گذاشتن عقايد متمايل به يک طرفِ موضوع کافي نيست. بنابراين علاوه بر آن از خودتان بپرسيد که چگونه ذهنيتتان را نسبت به يک پيشفرض تغيير ميدهيد. يک تاکتيک مؤثر در گفتگو با ديگران، اين است که از حريفتان بپرسيد چه شواهدي ميتوانند باورهاي او را زير سؤال ببرند؛ چرا که اغلب مردم بر دادههايي تأکيد ميکنند که موضع آنها را تأييد ميکند و در نتيجه هيچ وقت ديگر شواهدي را که ثابت ميکنند در اشتباه بهسر ميبرند را در نظر نميگيرند.
2- برعکسِ حماقت، هوشمندي نيست! به اين فکر نکنيد که چيزي چون يک احمق درستي آن را باور دارد، غلط است.
3- از سفسطهي برنامهريزي بپرهيزيد: معمولا اغلب افراد زمان بهپايان رساندن پروژه را دست کم ميگيرند؛ بنابراين به شهود خود در مورد اينکه چقدر طول ميکشد تا انجام يک فعاليت را تمام کنيد، اعتماد نکنيد!
4- اغلب نتايج تحقيقات منتشر شده اشتباه هستند: بهعنوان مثال يک مجلهي معروف روانشناسي نتايج تحقيقي را با شرح و تفصيل چاپ کرد که از وجود شواهد براي تأييد وجود حس ششم سخن ميگفت. با اين حال همين مجله چاپ نتايج مطالعهاي که در دستيابي به نتايج تحقيق اصلي ناکام مانده بود را رد کرد. چنانکه نويسندهي مهمان وبلاگ “کمتر نادرست” کارل شولمن مينويسد: “از ديدگاه مجلات، اين سياست (عمومي) معنادار است: ادعاهاي جديدي را که ميتوانند باعث افزايش ارجاعات به مجلهي شما بشوند و در نتيجه اعتبار علمي مجله را (که وابسته به تعداد ارجاعات به مجله بهازاي هر مقاله است) افزايش دهند، برجسته سازيد.”
5- شما ميتوانيد با واقعيت روبرو شويد:
“چيزي که درست است هميشه همينگونه است.
اشتباه، نادرستاش نميسازد.
نپذيرفتناش، مسيرش را عوض نميکند.
و چون درست است، همان چيزي است که انتظار ما را ميکشد.
چيزهاي نادرست وجود واقعي ندارند.
انسان ميتواند کنار آنچه درست است بماند،
او تاب تحمل آن را دارد.”
انجمن “کمترنادرست” اين شعر را مناجات گندلين[1] مينامد.
6- احساسات بدتان را دور بريزيد: بسياري از ما مشکلاتي داريم که آنقدر مواجهه با آنها نامطبوع است که بهصورت ناخودآگاه از آنها فرار ميکنيم. حتي فکر کردن در مورد اين مشکلات مغزمان را خسته ميکند؛ حتي با وجود اينکه به حل اين مشکلات نيازمنديم. شما احتمالا بايد بتوانيد با ناديده گرفتنشان در زمان احساس شادي بر اين مشکلات غلبه کنيد.
7- مواجه نشدن با حقيقت، هزينههاي بسيار زيادي را در بر دارد: ما براساس ادراکمان از دنيا تصميم ميگيريم. اجازه دادن به عوامل منحرفکننده براي تأثيرگذاري بر ادراکمان، ميتواند باعث گرفتن تصميمات اشتباه شود.
8- بزرگتر از قبل شويد: مثلا حسابگري ذهني[2] ياد بگيريد، روشهاي تقويت حافظه را بياموزيد، خوابهاي درخشان ببينيد[3]، تندنويسي نمادين[4] را ياد بگيريد، بهتر بخوريد، با تأمل مخالفت خود را آشکارا بيان کنيد (تا از آن کمتر بترسيد)، ترفندهاي جادويي شعبدهبازي را بياموزيد، اطلاعات را با تکرار حفظ کنيد، سريعتر تايپ کردن را ياد بگيريد، احساساتتان را با بستن يک چشمبند يا يک عينک رنگي به چالش بگيريد، براي يک هفته از دست مخالفتان استفاده کنيد، دفاع شخصي ياد بگيريد يا در کلاس کمکهاي اوليه شرکت کنيد!
2 پاسخ به “شما ميتوانيد ياد بگيريد که منطقيتر باشيد”
سلام. چند وقته به نوشتن در این زمینه فکر میکنم و بهنظرم نیاز بهش وجود داره. اجازه بدید کمی فکر کنم تا بتوانم یک مجموعه منسجم در این زمینه بنویسم.
سلام، من توی زمینه ای چندین سال است که کار کرده ام و اکنون که تحصیلاتم تمام شده است می خواهم موسسه ای راه بیاندازم، مشکل من این است که تا الات کار مدیریتی نگرده ام، هرچند باور دارم از پسش بر می آیم. می خواستم اگر لطف کنید کتاب به من معرفی کنید و اگر امکانش هست مطلبی بنویسید که یدرد افرادی که می خواهند کار جدید راه اندازی کنند بخورد
خیلی ممنون میشم