يكي از ويژگيهاي جالب جامعهي آمريكا براي من توجهي است كه در آن به نسلهاي مختلف اجتماعي ـ فرهنگي و ويژگيهاي هر يك از آنها ميشود. من البته از زاويهي ديد كسب و كار و اقتصاد كه با آنها آشنايي دارم دربارهي اين مسئله صحبت ميكنم و نه زاويهي ديد علوم اجتماعي. در آمريكا هر نسلي داراي ويژگيهاي خاص خود است و براساس همين ويژگيها دنياي خاص خود را دارد، بايد بهشكل مختلفي آنها را تربيت كرد و آموزش داد، محيط و علائق و قابليتهاي كاري متفاوتي دارد و كارهاي بزرگ هر نسل با ديگر نسلها متفاوتاند.
اما تعريف نسل چيست؟ ديكشنري رفرنس دات كام نسل را اينگونه تعريف ميكند:
1. مجموعهي افرادي كه همگي در يك زمان معين متولد شده و زندگي ميكنند؛ مثل نسل بعد از جنگ جهاني.
2. يك دورهي زماني حدودا 30 ساله كه بهعنوان زمان متوسط بين تولد والدين و فرزندانشان پذيرفته شده است.
3. گروهي از افراد كه بهصورت متوسط همسن هستند و داراي ايدهها، مسائل، عادتها و رفتارهاي مشابهي هستند.
نسل داراي يك تعريف زيستشناختي هم هست كه بهكار ما نميآيد. سه تعريف فوق همه در كنار هم ميتوانند آنچه را ويكيپديا “نسل فرهنگي” مينامد + بهخوبي تشريح كنند. ويكيپديا ميگويد در دنياي غربي ـ و بيشتر در آمريكا ـ پنج نسل شناخته شدهاند:
1- نسل سوخته (Lost Generation): نسلي كه در جنگ جهاني اول جنگيدند و بين سالهاي 1893 تا 1900 متولد شدند.
2- نسل سرآمدان (Greatest Generation): قهرمانان جنگ جهاني دوم كه بين سالهاي 1901 تا 1924 متولد شدند.
3- نسل ساكت (Silent Generation): متولدين سالهاي 1925 تا 1945 كه براي جنگيدن خيلي جوان بودند و پدرانشان سربازان جنگ جهاني دوم.
4- نسل انفجار بچهها (Baby Boom Generation): متولدين بعد از سالهاي جنگ جهاني دوم. در واقع منظور متولدين بين سالهاي 1946 تا 1964 كه نرخ زاد و ولد و رشد جمعيت افزايش قابل توجهي يافت. اين نسلي است كه استيو جابز نماد آن است: نسلي با احساس خاص بودن و برگزيده بودن!
5- نسل ايكس (Generation X): متولدين دههي 1960 تا اوايل دههي 1980. نسلي با خردهفرهنگهاي بسيار گسترده.
6- نسل واي (Generation Y): معروف به نسل هزاره. نسل ما! 🙂 زمان آغاز و پايان مشخصي براي اين نسل در نظر گرفته نشده؛ هر چند آن را معمولا به متولدين اواسط دههي 1970 تا اوايل دههي 2000 اطلاق ميكنند.
7- نسل زد (Generation Z): نسل اينترنت! متولدين اوايل دههي 1990 به اين سمت.
تفاوتهاي ميان نسلهاي مختلف را تفاوت شرايط اقتصادي و اجتماعي (و احتمالا فناوري) ايجاد كردهاند. و دقيقن اين نكتهاي است كه خانم تامي اريكسون دربارهي آن اينجا نوشتهاند. خانم اريكسون ميگويند كه نسل بعدي را بحران مالي جهاني سالهاي اخير خواهد ساخت: “بسياري از عادتهاي اصلي انساني در سالهاي ابتدايي نوجواني يعني سنين بين 11 تا 13 سال شكل ميگيرند. اين زماني است كه كودك در درك رخدادهاي دنياي پيرامونيش دچار مشكل ميشود. او در اين دوره با مفاهيم و ايدهها كشتي ميگيرد، قطعات مختلف واقعيت را به هم ميچسباند و در ذهنش دربارهي اينكه چه چيزهايي مهماند تصميم ميگيرد. نتايج اين دورهي حساس اهداف و اولويتهاي زندگي آيندهي او را شكل ميدهند.” و در دوران بعد از سال 2008 دنيا براي اين بچهها هم ديگر متفاوت از نسل قبل است: “بچههاي بين سنين 11 تا 13 سال در سال 2008 با دنيايي كاملا متفاوت از دنياي بچههاي 11 تا 13 ساله در 15 سال قبل و بيشتر از آن مواجهاند.” در اين دنيا خانوادهها با بحران بدهكاري بابت وام مسكن، بيكاري والدين و بدتر از همه ناتواني در تهيهي مايحتاج اوليهي زندگي (از جمله غذا) مواجهاند. و اين اتفاقات هستند كه ويژگيهاي كليدي نسل آينده را ميسازند.
خانم اريكسون 5 ويژگي براي اين نسل جديد شناسايي كردهاند كه بهنظرم بسيار بسيار جالباند و انگيزهي اصلي من از نوشتن پست از اينجا ناشي شد. اين 5 ويژگي عبارتند از:
1- نااطميناني: ريسك در دنياي امروز با زندگي در هم آميخته شده است. ديگر حتا داشتن يك مدرك دانشگاهي هم تضمينكنندهي آيندهي موفق نيست.
2- تأكيد كمتر بر ماديات: بسياري از خانوادهها در حال بازنگري اولويتهاي مادي خود هستند. اين روزها كار داوطلبانه ـ مثل داشتن باغچههاي مشترك ـ در حال رشد قابل توجهي است. تعداد زيادي از جوانان بهدنبال سبكهاي زندگي خودكفا (self-sufficient life-styles) هستند.
3- صرفهجويي هوشمندانه: بچههاي اين نسل با اصول و فرايندهاي مالي بسيار آشنا هستند. اين بچهها از طريق اينترنت بازيهاي مثل فارمويل را بازي كردهاند كه در آن زندگي در يك مزرعهي مجازي (همراه با سكههاي مجازي) شبيهسازي شده است. آنها ياد گرفتهاند كه بهدنبال بهترين معامله باشند!
4- ترجيح پسانداز به بدهي: اين نسل برخلاف نسل خوشبين Y تمايل دارند خودشان اينقدر پسانداز كنند كه بتوانند چيزي را كه دوست دارند بخرند. در يك تحقيق بين بچههاي 12 تا 18 سالهي استراليايي مشخص شده كه بيش از 50 درصد آنها در حال پسانداز براي خريد گجتهاي فناوري، خودرو يا … هستند. جالبتر اينكه يك سوم آنها قبضهاي تلفنشان را خودشان ميپردازند! در همين مطالعه مشخص شده كه اين نوجوانان قرض گرفتن پول را دوست ندارند.
5- رؤياي ثروتمند شدن واقعي است: اين بچهها با داشتن تصوير افرادي مثل “مارك زوكربرگ” بزرگ ميشوند. برخلاف نسل قبلي كه پاي تلويزيون با “رؤياي آمريكايي” مواجه ميشدند، اين بچهها تحقق آن رؤياي خوش را در دنياي واقعي ميبينند و بنابراين ميدانند كه “ميتوانند.” براي بچههاي اين نسل تحقق هدف “رسيدن به اولين يك ميليون دلار زندگي” قابل دسترستر از تمامي نسلهاي قبلي است.
پ.ن. ما هم در ايران دربارهي نسلهاي دههي 50 و 60 و 70 حرف ميزنيم؛ اما من كه تا بهحال نديدهام كسي اينقدر مختصر و مفيد ويژگيهاي اين نسلها را مشخص كرده باشد. اگر شما ديدهايد، لطفا من را هم بيخبر نگذاريد!
عكس از اينجا
پ.ن. نمیدانم چرا جور نمیشود که من بتوانم پستهای توسعهی کسب و کار و مشاورهی مدیریت را شروع کنم. 🙁 امیدوارم از هفتهی آینده.