اين موقعيتها را در نظر بگيريد:
ـ كسي را دوست داريد و ميخواهيد با او باشيد. وقتي اين را به او ميگوييد؛ پاسخ او منفي است.
ـ مدتهاست بهدنبال شغلي هستيد. بالاخره براي آن شغل درخواست ميدهيد؛ اما درخواست شما رد ميشود.
ـ به نظر خودتان مشتري را حسابي براي خريد محصولتان توجيه كردهايد. وقتي نوبت به حرف زدن مشتري ميرسد، ميگويد به محصول شما هيچ نيازي ندارد.
همهي ما در زندگيمان با چنين موقعيتهايي يا مشابه آنها روبرو ميشويم: زماني كه يك پاسخ “نه” ساده، تمامي دنيا را براي ما تيره و تار ميكند. در چنين زماني است كه سختترين سؤالات ممكن ذهن ما را به خود مشغول ميكنند. سؤالاتي دربارهي خودمان و آن چيزي كه هستيم يا بايد ميبوديم تا پاسخ مثبت طرف مقابل را بشنويم. سؤالهايي مثل اينها: “كيام من؟ آرزو گمكردهاي تنها و سرگردان!؟ (شعر از رهي معيري بزرگ) آيا بهاندازهي كافي خوب بودم؟ نه. اينطور نيست. من اصلا خوب نيستم. بهدرد كسي نميخورم. ميدانستم اين اتفاق ميافتد.” و این نقد خويشتن تا مرز خودتخريبي كامل پيش ميرود!
اما خوب است بدانيد جواب رد شنيدن تا بهحال هيچ كس را نكشته است (و اگر هم كشته كار خود فرد شكستخورده بوده!) اينبار اگر جواب منفي شنيديد بهجاي سؤالهاي بالا اين سؤالات را از خودتان بپرسيد:
1. با خودتان فكر كنيد كه موفق شدن در اين موقعيت ارزش چند بار شكست خوردن را دارد؟ بنابراين وقتي شكست خورديد از خودتان بپرسيد: “بار چندم بود؟ چند بار ديگر ميتوانم شكست بخورم؟” 🙂 خيلي ساده امتحان رانندگي را يادتان بيايد. آيا دست از تلاش براي قبول شدن بعد از 10 يا 20 بار رد شدن كشيديد؟ 😉
2- بهياد بياوريد كه ريسك كردن براي موفقيت ضروري است. اگر دوست داريد هيچ اتفاق مثبتي برايتان نيفتد، از ترس شكست خوردن و رد شدن ريسك نكنيد و دست به سينه گوشهاي بنشينيد و موفقيت ديگران را نگاه كنيد. بنابراين مثل جيمز وولفنزون از خودتان بپرسيد: “آيا اين شكست ارزشش را داشت؟” اگر داشت، ناراحتي ديگر معنايي ندارد. شكست، اندكي پول اضافي است كه براي يك موفقيت بزرگ لازم است، پرداخت كنيد.
ميتوانيد در چنين موقعيتهايي از روش “كنترل كن نه فرار” خود من هم بهعنوان يك راهحل مكمل (بهويژه در مورد شكستهاي عاطفي) استفاده كنيد و البته “طول و عرض شادي” را هم فراموش نكنيد.
موفق و شاد باشيد.
11 پاسخ به “آيا شنيدن جواب رد را مديريت ميكنيد يا …؟”
سلام و تشكر از تذكر بهجاي شما. اصلاح شد. موفق و شاد باشيد. 🙂
سلام دوست من
از مطلب قشنگت تشكر
فكر كنم اون شعر قشنگي رو كه نوشتي از رهي معيري باشه ….
شاد و سالم باشي
من ديدم دوستاني رو كه با اصرار موفق شدند؛ ولي تجربهي خودم همينيه كه شما گفتين :)))
جمله داره ميگه با دست به سينه نشستن و ريسك نكردن، “موفقيت” (يا همون اتفاق مثبت) به دست نمياد. 🙂
ممنونم از لطف شما
نوش جان 🙂
دقیقا! درود بر شما! در نفی همون تفکر غلط “تلاشی نکن تا شکست نخوری”.
مرسی! خیلی باحال بود! 🙂
در کل اشتراک موضوعاتی هر چند ساده از این دست که معمولا کمتر درموردش صحبت میشه میتونه خیلی مفید واقع بشه. سپاسگذار علی نعمتی عزیز.
@علی
آره اصرار مناسب نیست ولی تکرار (ساختن یک موقعیت جدید) میتونه مناسب باشه…. 🙂
” اگر دوست دارید هیچ اتفاق مثبتی برایتان نیفتد، از ترس شکست خوردن و رد شدن ریسک نکنید و دست به سینه گوشهای بنشینید و موفقیت دیگران را نگاه کنید.”
هیچ اتفاق مثبت یا هیچ اتفاق منفی؟
البته فکر نمیکنم اصرار واسه اون مورد اولی (کسی را دوست دارید … ) چیز جالبی باشه! 😀