تسليت گفتن، هميشه سختترين كار دنيا است؛ آن هم زماني كه خودت هنوز زخم داغ رفتن عزيزترينهايت را روي دلت احساس ميكني. سختي كار وقتي بيشتر ميشود كه لازم باشد به نزديكترين و عزيزترين آدمهاي زندگيت، تسليت بگويي …
امروز اما با تمام سختي اين ماجرا، لازم است به كسي تسليت بگويم كه 12 سال است جاي برادري كه هميشه حسرت داشتنش را خورده بودم، براي من پر كرده است. برادر بزرگتري كه اگر نبود، من شايد يك هزارم موفقيتهاي امروز زندگيام را كسب نكرده بودم. برادري كه هميشه براي گرفتن راهنمايي و مشاوره، اولين گزينهي من است. برادري كه نقش قابل توجهي در شكلگيري انديشهي من و رهايي از اشتباهات گذشتهام داشته است. برادري كه براي هميشه به او مديونم …
اين روزها دوست عزيز همهي ما و برادر بزرگتر من، “شهرام كريمي” نويسندهي وبلاگ “يادداشتهاي صنايعي” در سوگ پدر نشسته است. از صميم قلب و با تمام وجود، اين مصيبت را به شهرام عزيز و خانوادهي محترمش تسليت عرض ميكنم. خداوند روح آن مرد شريف و زحمتكش را ـ كه چنين فرزندي را تحويل جامعه داده است ـ قرين رحمت و مغفرت خود قرار دهد.
6 پاسخ به “تسليت به “برادر”م”
خيلي ممنون
سپاس از همدردي شما
دقيقن درست فرموديد …
سپاس از محبت شما
شهرام یکی از دوستان با مرام و بسیار خوب است. سعی و قلم ایشان در دنیای وبلاگ نویسی قابل ستایش است. هر مطلبش نکته های بسیاری برای یادگیری دارد و حقیقتاً ارزشمند و دید دهنده است. معلوم است در دامن خانواده ای فرهیخته، مصلح و بزرگ اندیش پرورش یافته است. خداوند روح پدر مرحومشان را قرین مغفرت و آمرزش قرار دهد. برای ایشان آرزوی صبر و بردباری در تحمل این غم بزرگ را دارم.
ممنون از شما علی عزیز برای اطلاع رسانی…
خدا رحمتشون کنه
برای آقای کریمی عزیز و خانواده شون ، آرزوی صبر دارم .
خداوند رحمتشون کنه