خود را شبي در آينه ديدم، دلم گرفت
از فکر اينکه قد نکشيدم، دلم گرفت
از فکر اينکه بال و پری داشتم، ولی
بالاتر از خودم نپريدم، دلم گرفت
از اينکه با تمام پسانداز عمر خود
حتي ستارهای نخريدم، دلم گرفت …
***
نقاشيام تمام شد و زنگ خانه خورد
من هيچ خانهاي نکشيدم، دلم گرفت
شاعر کنار جو گذر عمر ديد و من
خود را شبی در آينه ديدم، دلم گرفت!
سيد مهدي نقبايي