-
لینکهای هفته (۵۴۴)
قرار گذاشتیم که لینکهای هفته در شنبه شب منتشر شوند. این بار موفق شدم! امروز بعد از ظهر متأسفانه خبر درگذشت کاریکاتوریست بزرگ همروزگار ما استاد «کامبیز درمبخش» از راه رسید. نگاه ساده و موشکافانه و بسیار عمیق و متفاوت استاد در «داستانهای دیدنی»شان، همیشه یکی از لذتهای بزرگ بصری من در این سالها بود. […]
-
حرفهایها (۱7): کامبیز درمبخش
کامبیز درمبخش یکی از جذابترین هنرمندان این سرزمین است. “داستانهای دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیدهاید. تعریف کردن یک قصهی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمیآید! ایدههای استاد در زمینهی کار حرفهای در مصاحبه با روزنامهی شرق مثل آثار هنریاش جذاباند: “ریشه اصلی تمام […]
-
4 اشتباه در طراحی محصولی بهنام کلاهقرمزی 91
کلاهقرمزی نوستالژی مشترک نسل ما است. این مایی که میگویم منظورم بچههای دههی 50 و دههی 60 است. خاطرات روزهای شیرین کودکی و شیطنتهای کلاهقرمزی دوستداشتنی که خیلی وقتها دوست داشتیم ما هم آنها را مرتکب شویم اما از ترس تنبیه بزرگترها یا برای حفظ کلاس مؤدب بودن بیخیالشان میشدیم. 😉 پسرخاله را هم که دیگر […]
-
كتابخانه (2): قصهي سرزمين آرزوهاي دروغين
در راستاي پست قبل يعني طول و عرض شادي، بد نديدم يك كتاب طنز را براي افزايش بسامد شيرينكاميتان معرفي كنم! “يکي بود يکي نبود” ترجيعبند قصهها و افسانههاي قديمي است. داستانهايي که با تمام سختيها و نامراديها سرانجام به خوشبختي و خوشي ميانجاميدند. داستانهاي جنها و پريها و آدميزادهايي که در جدال در ظاهر، […]
-
طول و عرض شادي
شادي از آن احساسات خوب انساني است كه بودناش آرزوي هميشگي بشر است. همهي ما شادي را دوست داريم و از نبودناش رنج ميكشيم. اما خوب اصولا شادي در زندگيهاي ما محبوبي ناياب است! براي همين است كه “تجارت شادي” هميشه يكي از پرسودترين و تضمينيترين راههاي كسب درآمد بوده است. طنز هم يك واكنش ادبي […]
-
70 سالگي گلآقاي ملت ايران
«… من از کيومرث صابري (گلآقا) سپاسگزارم که دو بار باعث شد جماعت مرا تشويق کنند. افسوس که ديگر نميتوانم بهجاي او تشويق بشوم. اما بايد راهاش را پيدا کنم و ببينم او در طنز چه کار کرده که بين مخاطبان اين همه هوادار داشت.» (عمران صلاحي) «من در هر کاري، متوسط بودن را دوست […]
-
گزارهها (93)
يک طنزنويس کسي است که چيزهاي ناخوشايندي را که در خودش کشف ميکند، در وصف ديگران تعريف ميکند! پيتر مکآرتور
-
بابا کاشف ميشود!
به هر ماجراي بدي ميتوان از دو زاويهي ديد نگاه کرد: زاويهي ديد چراها و زاويهي ديد چيها! چراها سويهي منفي قضيه هستند: چرا اين طوري شد؟ چرا اينقدر من بدبختم؟ چرا اوني که من ميخوام نميشه؟ و … در مقابل چيها سويهي مثبت ماجرا را به ما مينمايانند: نشد؛ خوب حالا چي کار کنم؟ حالا […]
-
يک عصر گلآقايي گودري!
بعد از ظهر پنجشنبه 22 ارديبهشت را بنا به قرار قبلي در محل آبدارخانهي همايوني گلآقا گذراندم. خلاصهي ماجرا اينکه امسال مؤسسهي گلآقا به دلايلي موفق به حضور در نمايشگاه کتاب نشد؛ بنابراين توفيق الهي نصيب ما شد براي يک قرار گودري جهت زيارت مجدد اصحاب آبدارخانه. و اين طوري شد که يک عصر گرم را […]
-
شاد بودن!
“شاد بودن وضعيتي است خيالي که در گذشته زندگان به مردگان نسبتاش ميدادند و اين روزها کودکان به بزرگترها نسبتاش ميدهند و بزرگترها به بچهها.” توماس ساژ پ.ن. اين را هم فراموش نکنيم: جايي خواندم که چاپلين بزرگ گفته: تمام عمر سعي کردم تا بفهمي؛ اما تو فقط خنديدي …