-
درسهایی از فوتبال برای کسبوکار (289): ای سرنوشت، مرد نبردت منم بیا …
«انگیزه همه چیز است. تا زمانی که برای جنگیدن و زجر کشیدن انگیزه داشته باشم، به بازی کردن ادامه خواهم داد. من همیشه بهدنبال چالشها و جنگیدن برای هدفی بزرگ هستم. من و باشگاه باید ببینم آیا انرژی لازم برای ادامه دادن را دارم یا نه. نکتهی خوشحال کننده این است که هر تصمیمی بگیرم […]
-
درسهایی از فوتبال برای کسبوکار (279): زندگی، بدون خط پایان!
“هواداران باید بهخوبی این مسئله را درک کنند که ما همیشه برای بردن و پیروز شدن به میدان نمیرویم؛ بلکه گاهی اوقات هم ممکن است بازی را واگذار کنیم. مطمئن باشید که باختن هم برای پیشرفت کردن لازم است. تا تیم شما شکست نخورد، نمیتوانید بهتر شوید. تصور من بر این بود که زودتر از […]
-
زندگی منهای روزمرگی (16): راهی بهسوی رهایی
نویسندهها و منتقدان، وقتي شما سخن از كلاژ به ميان ميآوريد، دچار اشكال ادبي ميشوند؛ يكي از آنها به اين سبك، «تصاوير شعری» و ديگري «داستانهاي خيلي كوتاه» ميگويد. كداميك از اين توصيفها را بيشتر ميپسنديد؟ براي من، كلاژ فقط روشي براي نوشتن است و نه چيز ديگري؛ من از سالها پيش شروع كردم به […]
-
درسهایی از فوتبال برای کسبوکار (264): رهایی از دامِ گذشتهها …
“مردم آزاد هستند تا هر چه میخواهند بگویند؛ اما من فقط به آنچه در پیش است فکر میکنم نه چیزهایی که پشت سر گذاشتهام. بدیهی است که برای پیشرفت بهعنوان بازیکن به اینجا آمدهام و میخواهم فرصتهایی که به من داده میشود را بهدست گیرم.” (پاکو آلکاسر؛ اینجا) در بعضی از نقاط زندگی، گذشتههای انسان […]
-
زندگی منهای روزمرگی (۱5)
تو هر آنچه باید باشی خواهی بود بگذار شکست، مفهوم دروغین خود را در تو پیدا کند آنجاست که روح، قلمرو ناچیز را در هم میشکند و آزاد میشود روحی که بر زمان غلبه میکند و فاتح مکانهاست روحی که بر فرصتهای زودگذر پیشی میگیرد و به زمان ستمپیشه بدرود میگوید و این خواستهی کمالطلب […]
-
زندگی منهای روزمرگی (۱4)
ـ تفکر آن چیزی است که شما الان به آن میاندیشید. تفکر، عمل فکر کردن است. تفکر کهنه نداریم. ممکن است تفکر به فکرهای کهنه بیاندیشد اما کهنه نیست. شما وقتی به فکرهای کهنه تفکر میکنید، در واقع دارید آنها را نو میکنید، پس تفکر همواره نو و تازه است ولی فکر میتواند کهنه باشد. […]
-
زندگی منهای روزمرگی (۱3)
ـ “همیشه میدانستم که، یک: میخواهم نویسنده شوم. و دو: اگر در انجام کاری مصر شوید، دیر یا زود به دستش خواهید آورد. این دقیقا ماهیت اصرار و پافشاری و مقدار معینی استعداد است. بدون استعداد از پس هیچ کاری برنخواهید آمد، اما بدون عزم راسخ قادر به انجام هیچ کاری نیستید. یکبار با سال […]
-
زندگی منهای روزمرگی (12)
ـ با وجود اینکه با کمی پشتکار و اندکی کوشش از عهدهی مطالعهی «افلاطون» برمیآمدم و میتوانستم یک مسئلهی مثلثات را حل کنم و یا یک آزمایش شیمی انجام بدهم؛ اما چیزی هم بود که قادر به انجامش نبودم: روشن ساختن هدفم که در تاریکی فرو رفته بود. مانند دیگران که دقیقا میدانستند قاضی خواهند شد، […]
-
زندگی منهای روزمرگی (10)
“… يادآوري لحظات شاد و غمبار سالهاي قبل برايم هميشه بياهميت بوده. به شرط اينكه چند اتفاق خوشحالكننده و حساس را از آن كم كنيم. منظورم چيزهايي است كه وارد بيوگرافي آدم شدهاند. من هر روز، هر ساعت و هر دقيقه از خود و زندگيام مواد خام بسياري ميگيرم و نيازي نميبينم گذشتهام را بكاوم. […]
-
زندگی منهای روزمرگی (9)
ـ من در عمرم دو چیز بسیار باارزش پیدا کردم: یاد گرفتن و دوست داشتن. هیچ چیز دیگری ـ نه شهرت، نه قدرت، نه توفیق بهخاطر خودش ـ ممکن نیست هرگز چنین ارزش بادوامی داشته باشه. چون وقتی عمر آدم تموم میشه، اگه بتونه بگه (من یاد گرفتم) و (من دوست داشتم)، اونوقت میتونه بگه […]