مقدمه ـ اين اولين پستي است كه در مجموعه مديريت بر خود (Manage Yourself) نوشته ميشود. مطالب اين بخش عمدتا برگرفته است از وبلاگهاي فوقالعاده مدرسه مديريت هاروارد. اميدوارم اين نکات مورد استفاده خودم و دوستان قرار گيرد.
در اين روزها که بحران اقتصادي همه جا را فرا گرفته است؛ هر کس با مشکلات بسيار بزرگي در زندگياش روبرو است: ممکن است کارش را از دست داده باشد يا در شرف از دست دادن کارش باشد و يا حتي براي کسي که امنيت شغلياش برقرار است باز هم مشکل برقرار است بحران اقتصادي خود را در دستمزدها نشان ميدهد!
نمود اين مشکلات در زندگي شخصيمان به گونههاي مختلف اما مشابهي است: عصبانيت و درگيري بدون دليل با همکاران و حتي اعضاي خانواده، بيحوصلگي و تمايل به کار نکردن (و حتي علاقه شديد به خوابيدن براي روزهاي متمادي که البته اين يکي نتيجهاي جز بيخوابي در شبهاي متوالي به همراه ندارد!) مشکلاتي هستند که شايد بسياري از ما با آنها برخورد کرده باشيم. خوب چطور ميتوانيم از اين وضعيت خلاص شويم؟
پيش از هر چيز بايد به اين نکته توجه کرد که در شرايط سختي همانند امروز، انسانها تمايل دارند به رفتار پيشفرض (Default Behaviors) خود در روابط اجتماعي تکيه کنند؛ روشهايي که به آنها احساس برابري با ديگران را ميدهد و يا حداقل اين اطمينان را ايجاد ميکند که آن چيزهاي اندک در دسترسشان را همچنان خواهند داشت.
رفتار پيشفرض بسياري از انسانها از واکنش منطقي نسبت به دنياي بيرون بروز نميکند، بلکه برعکس آنها استراتژيهايي هستند که انسانها در طول زندگيشان ياد ميگيرند و در هنگام کاربردشان توجه زيادي به آنها ندارند. شايد بهتر است بگوئيم در مورد اين رفتارها در بسياري از اوقات آگاهي اندکي نسبت به آن کاري که داريم انجام ميدهيم داريم!
راه فرار از مشکلات ناشي از اين گونه رفتارها اين است که تلاش شود تا حد امکان اين نوع رفتار در ارتباط با ديگران از نوع خوباش باشد و نه نوع بدش (اين موضوع براي رهبران اهميت بسياري دارد؛ چرا که شکافهاي پديد آمده ميان اعضاي سازمانها يا تيمها در شرايط بد بسيار گستردهتر است.) بنابراين:
1- صبر کنيد، ببينيد و گوش دهيد: در اين شرايط بد، زمينه ايجاد انفجارهاي شديد در روابط انساني وجود دارد و تنها نياز به يک جرقه کوچک است … بنابراين مهم است که به نشانهها توجه کنيد و براساس آنها تصميم بگيريد (و البته لطفا ترس يا فرار کردن را انتخاب نکنيد.)
2- از اطرافيانتان بپرسيد چه احساسي دارند: اين روزها هر کس داستان خاصي دارد که ميتواند ديگران را هم تحت تأثير قرار دهد. به ديگران اطمينان بدهيد تا بتوانند به شما اعتماد کنند؛ حتي اگر حل مشکلشان از دست شما خارج باشد. شما تنها ميتوانيد با نشان دادن توجه و نگرانيتان در مورد مشکلات ديگران به آنها کمک کنيد.
3- سه تا چهار کاري را که بايد در محل کارتان حتما انجام دهيد مشخص کنيد: اين کارها را با ايجاد موازنه ميان آنچه بايد انجام دهيد تا از بقاي سازمانتان مطمئن شويد، اينکه چگونه بايد به اطرافيانتان کمک کنيد و اينکه چطور ميتوانيد اين احساس را در خود ايجاد کنيد که دستيابي به کدام هدف ممکن است و از چه راهي بايد به آن رسيد انتخاب کنيد.
4- مواظب خودتان و کساني که شما را دوست دارند باشيد: زماني را براي ارتباط و پشتيباني و توجه به آنها اختصاص دهيد. اين روزها زماني است که جنبههاي شخصيت واقعيتان آزموده ميشوند. چه کسي هستيد؟ و دوست داريد چه باشيد؟