مطلبي که چندي پيش در مورد اصول رزومهنويسي نوشتم، بازتابهاي خوبي داشت و حسابي ديده شد. در طول هفتههاي بعد هم چند نفر از دوستان عزيز از جمله شهرام خان در يادداشتهاي صنايعي نکات بسيار مفيد ديگري را به اين بحث افزودند (و من همچنان منتظرم امير مهراني به قولي که براي نوشتن در اين زمينه داده بود عمل کند! همينجا از نيما، احسان، احمد و مهدي عرب عامري هم دعوت ميکنم در اين زمينه بنويسند.)
در زمان جستجوي شغل، رزومهنويسي يکي از مهمترين کارها است و نه مهمترين کار. بهعبارت بهتر جستجوي شغل يک فرايندِ مستمر است و نه يک فعاليت موقتي. در دنياي در حال رکود امروز (و البته ايراني که فضاي کسب و کار در آن هر روز بيثباتتر از ديروز است)، شما هميشه بايد اين آمادگي را داشته باشيد که شغلتان را از دست بدهيد. اما آيا جستجوي شغل جديد تنها با بيکار شدن يا در زماني که از شغل فعليتان راضي نيستيد، آغاز ميشود؟ تصور عمومي اين است که پاسخ اين سؤال مثبت است؛ و در نتيجه، بسياري از فرصتهاي مناسب کاري به دليل همين نديدنها و تعطيل کردنها، از دست ميروند. حلقهي مفقودهي ماجرا در “شبکهسازي شغلي (Career Networking)” نهفته است. خوب حالا اين شبکهسازي شغلي يعني چه؟
خيلي از ماها اولين شغلمان را با معرفي اين آشنا و آن دوست و يا يکي از اعضاي خانوادهمان به دست آورديم. با همين مثال مفهوم شبکهسازي روشن ميشود: “شبکهسازي شغلي يعني استفاده از آدمهايي که ميشناسيد براي پيشرفت در مسير شغليتان.” بنابراين کمک گرفتن از ديگران براي دست يافتن به شغل مورد نظرمان ذاتا بد نيست؛ مگر اينکه با راههاي غيراخلاقي انجام شود.
همين اول بايد روشن کنم که شبکهسازي يک ارتباط مفيد براي هر دو طرف است و نه استفادهي ابزاري از آدمها! اين اولين و مهمترين اصل شبکهسازي است: اگر ميخواهيد ديگران براي شما کاري بکنند، شما هم بايد براي آن ديگران در بدترين حالت بتوانيد کاري بکنيد (نگفتم کاري بکنيد. اين هم سطح بالاتري است در روابط شما براي شبکهسازي.) اين خيلي هم بديهي است: اغلب آدمها نه از روي محبت، بلکه از روي نيازي که به شما دارند رابطهشان را با شما پيريزي ميکنند.
خوب براي شبکهسازي بايد چه بکنيم؟
1. از آدمهاي دور و برتان شروع کنيد: دوستان، آشنايان، همکاران و … فهرستي از آدمهاي مفيدي که رو در رو مي شناسيد تهيه کنيد و بعد ببينيد که هر يک از آنها چه کاري ميتوانند براي شما بکنند و شما بايد برايشان چه کار کنيد.
2. خودتان را به آنهايي که نميشناسيد يا شما را نميشناسند، بشناسانيد: (جملهي ادبي نوشتما!) بهعبارت بهتر شبکهي آدمهايي که مي شناسيد را گسترش دهيد. براي اين کار ببينيد کجاها بايد باشيد و بعد اگر الان به آن جاها دسترسي نداريد، برنامهريزي و تلاش کنيد تا خودتان را در آن موقعيتها قرار دهيد: در دانشگاه (چه همکلاسيها و چه اساتيد؛ بهويژه براي دانشجويان MBA توصيه ميشود)، انجمن فارغالتحصيلان دانشگاهتان، انجمنها و کنفرانسها و همايشهاي علمي و فني و تخصصي مربوط به رشتهتان و خلاصه هر جايي که لااقل يک آدم بهدرد بخور پيدا ميشود، سراغ آن کساني که بايد، برويد و ارتباط را آغاز کنيد. در کنارش وبلاگ نوشتن و خواندن و رسانههاي اجتماعي را فراموش نکنيد (البته حضور خاموش و منفعل نه؛ هم خودتان بنويسيد و هم در مورد نوشتههاي ديگران نظر بدهيد.)
3. حواستان باشد که رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود! جوگير نشويد و صبر و حوصله داشته باشيد.
4. وقتي از کسي براي کمک به شما در زمينههاي کاري کمک ميخواهيد، از او عذرخواهي نکنيد که وقتاش را ميگيريد يا او را به زحمت مياندازيد: اعتماد به نفس داشته باشيد و يادتان باشد: اگر براياش ارزش لازم را داشته باشيد آن کار را براي شما ميکند (همين است که گفتم اين رابطه دو طرفه است. هميشه که طرف از روي محبت براي شما کار نميکند!)
5. خودتان باشيد: طبيعي باشيد، غريزي عمل کنيد، ظاهرسازي نکنيد. به قول اينگريد برگمان: “خودت باش. جهان اصالت را ميستايد!”
6. فقط خودتان بودن کافي نيست: بايد دقيقا به طرف مقابل نشان دهيد که اين “خودتان” يعني چه؟ براي اين کار بايد پرسنال برندينگ را ياد بگيريد.
7. فرصتشناس باشيد: متخصص بودن شما به اين معنا نيست که فقط در جمع متخصصين شبکهسازي کنيد. ممکن است همين پيرمردي که توي اين مهماني روبروي شما نشسته، دنبال همچون “شما”يي ميگردد و هنوز پيداياش نکرده يا آن جوانک بانمک بغلدستيتان در شرکتي کار بکند که چند سال است ميخواهيد در آنجا استخدام شويد ولي هنوز از گيت حراستاش هم رد نشدهايد! فقط مشکل اينجا است که بايد بلد باشيد سر صحبت را باز کنيد و آدمها را به صحبت کردن ترغيب.
8. با هر کسي با زبان خودش صحبت کنيد: با آدمهاي فني با زبان خودشان صحبت کنيد و با غيرفنيها با زبان ساده. در مورد فنيها بايد حواستان باشد که ببينيد طرف حوزهي کارياش دقيقا چيست و با ترمينولوژي آن حوزه صحبت کنيد. خلاصه “مشترکاتتان را با هم بهاشتراک بگذاريد!”
9. براي شروع يک نفر کافي است: همزمان سراغ صد تا آدم مختلف نرويد! وقتي با يک نفر کار شبکهسازي را شروع کنيد، هم فرصت تجربه پيدا کردن در اين زمينه و ياد گرفتن اصول و فوت و فنهاياش را پيدا ميکنيد و هم در کنارش امکان تجربهي عملي اصول مذاکره، زبان بدن (Body Language) و اصول روابط انساني اثربخش (که ياد گرفتنشان واجب عيني است!) را.
10. نگران اين نباشيد که نميتوانيد محبت طرف مقابل را جبران کنيد: جبران محبت که فقط اين نيست که شما هم براي طرف مقابل کاري جور کنيد، پروژهاي به بدهيد يا … شما تنها کافي است قابل اعتماد باشيد، احساساتتان را به طرف مقابل منتقل کنيد و به ديگران کمک کنيد تا موفق شوند يا در مورد خودشان احساس خوبي داشته باشند … (اين قسمت آخرش چقدر قشنگه …)
11. خودتان را از قبل آماده کنيد: هم از قبل بدانيد که چه ميخواهيد بگوييد و چه سؤالهايي را بپرسيد و هم واکنشها و سؤالات طرف مقابل را پيشبيني کنيد و برايشان برنامه داشته باشيد.
12. روي قولهايتان بمانيد: يادتان باشد که “مردِ و قولاش (و همين طور زنِ و قولاش!)” اگر مثلا قول داديد گزارشي را امشب براي کسي بفرستيد، همين امشب اين کار را بکنيد. مهم است که آدمها بدانند شما قابل اعتماديد.
13. نترسيد که ممکن است پاسخ منفي بشنويد: زندگي همين است ديگر؛ هميشه که نبايد بشود!
14. ريسکپذير باشيد: ممکن است هر دو طرف منتظر باشيد که يکي شجاعتِ شکستنِ يخِ گفتگو را به خرج دهد! خوب ريسک اينکه آن آدم شما باشيد را بپذيريد! (با در نظر گرفتن نکتهي بالايي.)
15. کليد موفقيت در شبکهسازي اينها است: بتوانيد رابطهي صميمانهاي با ديگران ايجاد کنيد و از آن مهمتر، منظورتان را به آنها خوب برسانيد.
اين کارها را هم نکنيد: دست روي دست بگذاريد تا زماني که نياز به شغل پيدا کنيد، اعتماد به نفس زيادي داشته باشيد، با ديگران با غرور برخورد کنيد و از همه مهمتر، از ديگران انتظار داشته باشيد که براي شما شبکه بسازند!
در شبکهسازي نقش رسانههاي آنلاين بسيار قابل توجه است؛ بهويژه سايت لينکداين. لينکداين ميتواند هم محل نمايش رزومهي شما باشد و هم محلي براي تعريف و تمجيد ديگران از شما (منظور معرفاني هستند که بعضي وقتها اهميت بسيار زيادي پيدا ميکنند.) حتي همين پروفايل سادهي گوگل هم به جاي خودش ميتواند خيلي کاربردها داشته باشد! در هر حال هر جايي پروفايل آنلاين ساختيد، حواستان باشد که مختصر و مفيد باشد، مهمترين اطلاعات تحصيلي و تجربيات کاري شما را در برداشته باشد و از همه مهمتر، شامل کلمات کليدي باشد که شما را در محيط وب جستجوشدني و پيداشدني سازد! جملهي هري بي. واينر که يک متخصص پيدا کردن شغل است به خوبي نشاندهندهي اهميت برندسازي آنلاين است: “بهازاي هر ده دقيقهاي که روي رزومهتان کار کرديد، بايد يک ساعت را در لينکداين بگذرانيد.”
منابع: براي نوشتن اين پست از مطالب اينجا و اينجا و اينجا و اينجا استفاده کردهام. بخشي را هم براساس تجربيات و ديدگاههاي شخصي خودم نوشتهام.
7 پاسخ به “رزومه نوشتن مهم است؛ به شرط شبکهسازي!”
[…] ايميلهايتان را مختصر و مفيد بنويسيد: ايميلهاي ساده و کوتاه و متمرکز بر موضوع اصلي جوابهاي سريعتري نسبت به ايميلهاي طولاني و پرحاشيه دريافت ميکنند و اين سرعت بالاتر در دريافت جواب، رمزي ديگر براي افزايش بهرهوري است. (قبلتر هم نوشته بودم:رزومه نوشتن مهم است؛ به شرط شبکهسازي!) […]
قطعا همين طوره؛ اما ما اغلب در همون قدم اول ميمونيم و به نگهداشت نميرسيم!
بعد از ساختن شبکه حفظ آن مهم است. آدم باید حواسش جمع باشد که بخاطر تضاد کوتاه مدت، منافع بلند مدت را قربانی نکند.
متشکرم امين جان.
بسیار عالی. در همین زمان مشغول به شبکه سازی بودم و این نوشته کمک بزرگی کرد. مطلب کامله و من مورده دیگه ای نمی تونم اضافه کنم فقط اینکه خیلی سریع سراغ پیشنهاد همکاری نرید. یک مقدار طرف مقابل را تست و بالا و پایین کنید و بعد از حس نزدیکی بیشتر پیشنهاد را مطرح کنید. مطمئنا جوابگو است.
ممنون. منتظريم!
علی حتما می نویسم. بخشی زیادی از این مطالب رو بصورت هماهنگ با کارگاه منتشر می کنم