“لينكلن الكتريك شركتي است كه موفقيت زيادي را در استفاده از پرداخت به ازاي هر قطعه توليدشده (به جاي پرداخت به ازاي هر ساعت كار) جهت تحريك كارگراني كه دستگاههاي جوش قوس الكتريكي ميساختند، تجربه كرده بود. پرداخت انگيزشي به كارگران خط توليد حقيقتا آن قدر خوب جواب داد كه بنگاه دامنه اين سياست را با پرداخت به منشيها بر پايه تعداد دفعات فشار دادن صفحه كليد کامپیوتر گستردهتر كرد. دست آخر مديران بنگاه متوجه شدند كه يكي از منشيها ساعت ناهار خود را به فشار دادن پيوسته يك كليد ميگذرانده است!!!” اينجا
متأسفانه نه ميشود موفقيت را کپي پيست کرد و نه راه رسيدن به آن را! اما خوب اغلب ما چه در زندگي شخصيمان و چه در محل کارمان بهويژه وقتي در جايگاه مديريت قرار ميگيريم، اين اصل ساده را فراموش ميکنيم.
اين خودش هنري است: پيدا کردن راه خاص موفقيت در هر موقعيت!