موضوع تحليل اطلاعات (Analytic) از آن موضوعات جذابي است که دارد اين روزها به لطف تمرکز استاد معروف مدرسهي مديريت هاروارد يعني توماس داونپورت بر اين موضوع در دنيا بهشدت مورد توجه قرار ميگيرد و کاربردهاياش نيز در عمل گستردهتر ميشوند. امواج اين تغيير دارد کمکم به کشور ما هم ميرسد و به نظر ميرسد جديدترين مد مديريت و آيتي که در سالهاي آتي در ايران شدت مورد توجه خواهد بود، همين موضوع باشد.
به دليل اهميت و جديد بودن اين موضوع، مقالهي اين هفته اختصاص دارد به مروري اجمالي بر اينکه تحليل اطلاعات چيست و چطور بايد اجرايي شود. در هفتههاي بعد به مرور مقالاتي از خود داونپورت هم در اين زمينه خواهيم پرداخت. داونپورت حرفهاياش را در دو کتابي هم که در اين زمينه نوشته شرح و بسط داده است. مقالهي اين هفته از نگاهي کليتر و اجراييتر به پيادهسازي سيستم تحليل اطلاعات در سازمان و جنبههاي آن نگريسته است.
بنابراين با هم نگاهي مياندازيم به مقالهي جيم فريس؛ مدير خدمات مشاورهي کسب و کار جهاني SAS (که احتمالا معروفترين تأمينکنندهي نرمافزارهاي تحليل اطلاعات در جهان است):
- تحليل اطلاعات دربارهي استخراج ارزشهاي پنهان در دادههاي حجيم سازمانها است! و به همين دليل است که تحليل اطلاعات، اسلحهي پنهان سازمانها است.
- تا يکي دو سال قبل سؤال اصلي مديران و کارشناسان سازمانها اين بود که: “حالا اين به چه دردي ميخوره!؟” اين روزها اما اهميت تحليل اطلاعات کاملا شناخته شده و ما با اين پرسش روبرو هستيم: “من ميدونم به چه دردي ميخوره. چطوري اجراش کنم!؟”
- سيستمهاي تصميميار مديريت (DSS) نسل قبلي سيستمهاي تحليل اطلاعات امروزي محسوب ميشوند و هوشمندي کسب و کار (Business Intelligence) نسل بعدي آن!
- براي پيادهسازي تحليل اطلاعات، پيشنهاد آقاي فريس توسعهي يک مرکز تعالي تحليل اطلاعات در سازمان (Analytical Center of Excellence) يا ACE است.
- براي پيادهسازي ACE در سازمان نياز به چهار نوع تخصص داريم:
- فناوري: براي توسعهي زيرساخت نرمافزاري و تکنولوژيکي تحليل اطلاعات.
- مشاوره: سطح کسب و کار؛ کاشف و توسعهدهندهي کاربردهاي تحليل اطلاعات براي کسب و کار.
- آموزش: براي آموزش اهميت و روش استفاده از کاربردهاي تحليل اطلاعات.
- مديريت: براي توسعهي سياستها، استانداردها و راهنماهاي استفاده از تحليل اطلاعات و همچنين مديريت عملکرد.
- ACE در سه فاز پيادهسازي ميشود: برونسپاري کل فعاليتهاي تحليل اطلاعات به بيرون سازمان، توسعهي متمرکز تحليل اطلاعات در سازمان و ترکيب دو حالت فوق.
- براي تحليل اطلاعات، مدل بلوغي توسط داونپورت طراحي شده که داراي 5 سطح است (بهترتيب از کمترين سطح بلوغ به بيشترين): آسيبرساني، تحليل محلي اطلاعات، اشتياق، سازمان تحليلگر و رقابتگر براساس تحليل اطلاعات. پروژهي پيادهسازي ACE از سطح سوم کليد ميخورد.
- ارزيابي سطح بلوغ براساس 9 معيار زير انجام ميشود (هر کدام پرسشنامهي استاندارد خودشان را دارند و با مصاحبههاي تکميلي پشتيباني ميشوند که البته پرسشنامههاياش در دسترس من و شما نيست!): استراتژي، پشتيباني مديريت ارشد، فرهنگ سازماني، زيرساخت فناوري، مديريت دادهها، مهارتها / مزيتهاي تحليلي، فرايند تصميمگيري، اجرا و پايش / گزارشدهي.
- پيادهسازي ACE شامل ايجاد تغيير در اجزاي سازماني زير است: اهداف، فرايندهاي تحليلي (جايگاه تحليل اطلاعات در فرايندهاي کليدي سازمان)، مهارتها، فرهنگ سازماني و زيرساخت فناوري.
- اهميت حمايت پشتيباني مديريت ارشد در موفقيت تحليل اطلاعات، فراموش نشود! آنها هستند که مشتريان اصلي اين سيستم محسوب ميشوند.
- فرايند تصميمگيري براساس تحليل اطلاعات شامل چرخهاي تشکيل شده از 5 گام زير است:
- پردازش دادهها.
- تحليل دادهها.
- تصميمگيري.
- اقدام / اجرا.
- پايش.
- و سرانجام اينکه تحليل اطلاعات دو جنبه دارد: جنبهي کاربردي و جنبهي فناوري. جنبهي کاربردياش ميشود تصميمگيري براساس اطلاعات و فکتها و جنبهي فناورياش ميشود نرمافزارهايي مثل همين هوشمندي کسب و کار محبوب اين روزها. سازمان براي موفقيت، به بلوغ در هر دو بُعد نيازمند است.
اين مقالهي جذاب و خواندني و نسبتا طولانيِ 20 صفحهاي را از اينجا دانلود کنيد (براي اينکه بيشتر ترغيبتان کنم به ديدن اصل مقاله، اين مقاله کلي نمودار و شکل جذاب دارد که بايد ببينيد!)
پ.ن. از شيوهي پيشنهادي آقاي فريس، براي طراحي و پيادهسازي سيستمهاي مديريتي در سازمان هم ميتوان الگوهاي خوبي گرفت. من حال ندارم بنويسمشان؛ ولي خوب، ميدانم که خوانندگان باهوشي دارم!
5 پاسخ به “مقالهی هفته (6): چگونه با تحليل اطلاعات رقابت کنيم”
ممنون نيام جان
استفاده کردم از نکاتي که گفتي. نکتهاي که در مورد داونپورت گفتي هم درسته؛ اما داونپورت در هاروارد هم بهعنوان استاد مدعو درس ميده و در وبلاگهاي هاروارد هم يه صفحه داره که توش مينويسه.
Business Analytics یا تحلیل داده های کسب و کار به نظر من همان فاز پایش و اندازه گیری است که از مدت ها پیش در تقریباً تمام تئوری های کلاسیک مدیریت وجود داشته است. اینکه الان دارای اهمیت بیش از پیش شده است به چند دلیل است :
1- ابزار اندازه گیری الان فوق العاده بیش از پیش است. به عنوان مثال شما به عنوان یکی شرکت بازاریابی در حال حاضر میتوانید به داده های فوق العاده دقیق تری از مشتریان و همچنین مخاطبان خود دسترسی دشاته باشید. این داده ها به نظر من به نوعی به شکل یک منبع پر ارزش باید اول استخراج و سپس مدیریت شوند. همین امر باعث تمرکز بیشتر بر روی روش های متفاوت تحلیل داده ها و استخراج اطلاعات مفید از آن خواهد بود.
2- بازار رقابتی هر روز حاشیه سود ار کاهش میدهد بنابراین تغییرات و بهبود های بسیار جزیی نیز دارای اهمیت خواهند بود. قبلاً فاصله رقابت بسیار زیادتر بود. تفاوت گوگل و یاهو در تسخیر بازار تبلیغات اینترنتی فقط به دلیل برتری گوگل در Business Anlytics بود.
3- از مورد دوم میرسیم به این مورد که اساساً نوع کسب و کارهای امروز ، به گونه ای است که بر پایه BA بنا شده اند. FaceBook ، Google و حتی شرکت های غیر آی تی مثل Walmart , fedex و غیره همگی نیاز فوق العاده حیاتی به BA دارند.
-من در تمام مدتی که توی ایران کار مشاوره میکردم، ندیدم که مدیر عاملی به صورت جدی به این مسائل نگاه کنه. حداکثر توجه آنها به اعداد و ارقامی بود که واحد حسابداری بیان میکرد، که آن هم فقط عدد و رقم بود، بدون هیچ تحلیلی.
http://www3.babson.edu/Academics/Divisions/itm/facultyprofile.cfm?pageid=11064
اوه خودم هم اشتباه کردم. استاد Babson College هست نه Boston Collage.
نوشته جالبی است.
مدت خیلی زیادی است که دلم میخواد در مورد نرم افزار SAS بنویسم. اما وقت نمیشه. من یه جورایی عاشق SAS هستم. سعی میکنم به زودی یه سری پست درست و حسابی در مورد SAS بزارم. میدونی توی ایران نسخه های کرک شدش هست؟
فقط یه نکته کوچیک من باب ملا لغت بازی!!! :
ایشون استاد Boston College هستند نه هاروارد. لطفاً تصحیح کنید.