“گواردیولا مربی نیست که لب خط بایستد و بگوید: شوت کن،شوت کن،شوت کن. شاگردان گواردیولا کارهای سختتری را انجام میدهند. بازی بارسا نتیجهي تمرین و ایدههای روشن مربیاش است. گواردیولا از شاگرداناش میخواهد تا این ایدهها را درک کرده و اینها را پیدا کنند. مشخص شده که گواردیولا خیلی مهم تر از شاگرداناش است. البته خود او برعکس این را میگوید، مشخص است، چه بگوید! بگوید که من بهترین هستم؟؟ من هم چنین باوری ندارم. باید بررسی کنیم که پیکه قبل از روی کار آمدن گواردیولا چه بود؟ پدرو قبل از کارکردن با گواردیولا کجا بود و یا بوسکتس! حتی اینیستا هم بازیکن ثابت تیم نبود.” (اينجا)
“يک چیزی بود که او (پپ گوارديولا) را متفاوت میکرد: او با ایدهای کاملا شفاف روی کار آمد و مثل بقیه نبود که تازه شروع به جستجو کند. به گواردیولا گفتم که اگر میخواهد مثل مسیح باشد، باید در چه مسیری قراربگیرد: او با ایدهي شفافی آمد و با ایدهي شفافی هم رفت … ” (اينجا)
دو پاراگراف بالا توصيف سزار لوئيس منوتي مربي تيم قهرمان جهان سال 1978 آرژانتين و مربي سابق بارسلونا از پپ گوارديولاي عزيز ما است! جملاتي شورانگيز و بسيار جالب. منوتي ميگويد که يک رهبر پيش از هر چيز بايد براي رهبرياش يک ايدهي مشخص داشته باشد و سعي کند تا اين ايده را افرادش هم دقيقا بفهمند. چيزي که قبلتر خودم هم کشفاش کرده بودم: تعريف دقيق نقش رهبري در سازمان بهروايت پپ گوارديولا.