پديد آمدن فناوريهاي جديد از يك سو باعث بهبود زندگي ما مردم عادي ميشود و از يك سو به محققان هم اجازه ميدهد تا بهتر تحقيق كنند. يكي از محدوديتهاي پژوهشگران تا همين سالهاي اخير، سخت بودن مشاهدهي فعاليتهاي انسانها در طول انجام فعاليتهاي روزمرهي آنها بوده است. اين محدوديت اما امروز با كمك ابزارهاي نوين فناوري از بين رفته است. يك مثال جالبش تحقيقي است كه از سال 2009 آغاز شده و رابطهي شادي را با فعاليتهاي روزمرهي انسانها ميسنجد. يك اپليكيشن روي آيفون 15 هزار نفر (!) در 83 كشور نصب شده و آنها هر روز چند بار در آن ثبت ميكنند كه در آن لحظهي خاص در حال چه كاري هستند (با انتخاب از ميان 22 دسته فعاليت روزمرهي انسانها مثل كار كردن يا مطالعه)، چه احساسي (در يك مقياس 5 تايي از “خيلي بد” تا “خيلي خوب”) دارند و از نظر فاكتورهايي مثل بهرهوري، وضعيت محيطي، ميزان و كيفيت خواب و تعاملات اجتماعي در چه وضعيتي بهسر ميبرند.
اين تحقيق بهجاي پرسيدن اينكه “چه كسي شاد است؟” بهدنبال پاسخ سؤالي مهمتر و جذابتر بوده است: “چه زماني شادتر هستيد!؟” و بر اين اساس در طول دو سال اخير بيش از 500 ميليون ركورد اطلاعات در آن جمعآوري شده است. چند تا از يافتههاي جالب اين تحقيق را ببينيم:
ـ ذهن انسانها در بيش از 50 درصد موارد دچار درگيري و دغدغه است و اين باعث ميشود تا حال و حوصلهي كمتري داشته باشند. عجيبتر اينكه حتا درگيريهاي ذهني مثبت (مثل فكر كردن به اتفاقات خوبي كه اخيرا افتاده) هم اثر مثبتي ندارند! جالب است كه ميزان درگيري ذهني وابسته به نوع كاري است كه داريم انجام ميدهيم؛ مثلا 60 درصد در زمان رفت و آمد و 30 درصد در زمان گفتگو با ديگران.
ـ با توجه به نكتهي بالايي، بهينهسازي وضعيت احساسيمان، لازم است غير از وضعيت روحي و روانيمان به كارهايي كه بدنمان دارد انجام ميدهد هم توجه كنيم! مثلا وقتي يك روز صبح جمعه كه از خوب برميخيزيم و با خودمان ميگوييم: “امروز ميخوام چي كار كنم؟” بايد حواسمان باشد كه قرار است امروز برويم كوه! بنابراين غير از اين سؤال بايد از خودمان اين را هم بپرسيم كه: “امروز ميخوام چه كاري با ذهنم بكنم!؟”
ـ دغدغههاي ذهني علاوه بر كاهش احساس شادي آدمها، بهرهوري آنها را هم كاهش ميدهد. بنابراين در استرس نگهداشتن آدمها، رويكرد خوبي براي كار كشيدن از آنها نيست!
ـ آدمها خيلي بيشتر از آن چيزي كه حتا بشود تصور كرد به مشكلات شخصيشان در طول روز كاري فكر ميكنند: 50 درصد!!! (اينو راست گفته واقعا)
ـ ميزان احساس شادي هر انسان لحظه به لحظه متفاوت است (اينو همهمون ميدونستيم البته!) ضمنا ميزان احساس شادي آدمها در محيط كارشان هم متغير است و به تجربيات روزمرهشان وابسته است ـ از همكاراني كه هر روز با آنها تعامل دارند گرفته تا پروژهاي كه روي آن كار ميكنند و …
ـ و اما جالبترين نتيجه: براساس اطلاعات بهدست آمده در اين تحقيق “نقشهي شادي فعاليتهاي بشري” ترسيم شده است كه در شكل زير آن را ميبينيد:
روي اين نقشه هر چقدر فعاليتي به سمت راست نزديكتر باشد، شادي بيشتري ايجاد ميكند. ضمنا قطر دايرهها نشاندهندهي ميزان علاقهي آدمها به انجام آن فعاليت مشخص است (يعني هر چقدر قطرش بيشتر باشد، بهصورت متوسط علاقه به آن بيشتر است.)
شايد بد نباشد ما كه از اين اپليكيشن محروميم، خودمان اين كار را براي خودمان انجام دهيم!
7 پاسخ به “نقشهي شادي فعاليتهاي بشري!”
خیلی جالب بود مطلبتون امیدوارم نقشه شادیتون همیشه برقرار باشه
سلام. ممنونم دادا و باهات موافقم.
سلام،
مثل هميشه، پست جالبي بود.
به نظرم مياد، توي نقشه شادي براي ما ايرانيها، كمي تغيير نياز داره. بهعنوان مثال قسمت «نيايش/ آداب مذهبي/مديتيشن» بايد تغيير كنه.
ببخشید منظورم رابطه شادی و علاقه بود که تا حدودی هم معکوسه
با سلام
جالبه رابطه مستقیم بین شادی و آرامش وجود ندارد و حتی تا حدودی رابطه معکوس نیز وجود دارد به نظر میرسد به جای شادی از واژه آرامش استفاده شود بهتر است
خوشبخت و شاد باشي در كنار عشقت اي بهترين دوست دنيا 🙂
واقعا عشق هرچقدر هم کوچیک باشه ولی خیلی تاثیرگذار. حال امروز من قشنگ این موضوع رو تایید میکنه مهندس